اين روايات چگونه قابل توجيه است؟ آيا شهادت امام حسين (عليه السّلام) مي تواند قضا و قدر الهي را تغيير دهد و آيا خدا و معصومين نمي دانستند که حادثه ي کربلا اتفاق مي افتد؟ اين تغييرات را چگونه توجيه مي کنيد؟ و آيا اين گونه روايات با اخباري که بيان مي کنند پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) تعداد و اسامي ائمه را بيان فرمودند و حتي خبر دادند که قائم آل محمد (صلي الله عليه وآله و سلم)، امام دوازدهم هستند، سازگاري دارد؟!
چکيده پاسخ:
خداوند دو لوح دارد: لوح محفوظ و لوح محو و اثبات. مقدّرات در لوح محفوظ، ثابت و غير قابل تغيير است. بر خلاف لوح محو و اثبات که سرنوشت و تقدير هر چيزي در آن ثبت شده است، اما هيچ کدام از اين تقديرات ثابت نيست، بلکه همه ي آنها جنبه ي اقتضايي دارند.
بر اين اساس؛ مي توان گفت که در لوح محو و اثبات، به سال هفتاد، فرج آل محمد تقدير گشته و در آن ثبت شده بود، اما اين جنبه اقتضايي داشته و بدون لحاظ مانع و شروطش بوده است و معناي اين حرف آن است که اگر مانعي مانند شهادت امام حسين (عليه السّلام)، پديد نيايد آنچه تقدير گشته اتفاق مي افتد و آن گاه که مانع آن محقق شود، تقدير گذشته نيز محو مي شود، و اين همان بدائي است که شيعه بدان معتقد است و از نظر عقلي نيز محذوري ندارد.
البته در لوح محفوظ همه ي حوادث و تغييرات ثبت است و در نهايت معلوم است که فرج آل محمد توسط حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) امام دوازدهم خواهد بود و در آن مرحله، ديگر محوري در کار نيست. از اين رو مي توان گفت رواياتي که از معصومين درباره ي فرج امام دوازدهم صادر شده، بر اساس خبر دادن از لوح محفوظ بوده است